سطحی نگری در دین:قسمت دوّم
مورد دیگر اینکه ما فقط به ظاهر اعمال دینی بپردازیم و از باطن دین و عمق و ژرفای آن،غافل شویم.به عنوان مثال،هرکدام از دستورهای اسلامی مانند نماز،روزه،حجّ،خمس،زکات،امر به معروف،نهی از منکر،تولّا،تبرّا و جهاد،جزو واجبات دین به حساب می آیند،ظاهری دارند و باطنی.اگر قرار باشد که ما این اعمال را انجام دهیم؛امّا از حکمت آنها و مخصوصاً نتیجه ای که باید از انجام آنها،چه در دنیا و چه در آخرت به دست آوریم،غافل باشیم،فایده ای از انجام آنها نصیب ما نخواهد شد.
مورد دیگر اینکه ما با ظنّ و گمان خود،بخواهیم برخی دستورهای دینی را به میل و نظر خودمان تغییر دهیم و یا تحت تأثیر جوّسازی های دیگران،دستورهای دیگری را جایگزین آنها بکنیم.در حالیکه خود خداوند در آموزه های دینی،موارد ثابت و متغیّر را دقیقاً مشخّص کرده و نحوهء به دست آوردن احکام مربوط به هر موضوعی را در هر زمان و مکان بخصوص،اعلام کرده است.پس نباید به بهانهء هماهنگی و همرنگی با پیروان سایر ادیان و یا اکثریّت مردم دنیا و سایر دولتها،از اعتقادات خودمان دست برداریم.